English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6673 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
superfluid U جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conductance U ضریب هدایت قدرت هدایت
green thumb U استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
hypersensitive U دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
daimon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daemon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
cogent U دارای قدرت وزور
independent U دارای قدرت مطلقه
prepotent U دارای قدرت کامل
anticipative U دارای قدرت پیشگویی
omnificent U دارای قدرت خلاقه
sovereigns U دارای قدرت عالیه
limitary U دارای قدرت محدود
sovereign U دارای قدرت عالیه
influential U دارای نفوذ و قدرت
hold the reins <idiom> U ادم دارای قدرت ونفوذ
totipotent U دارای قدرت تولید یک ارگانیسم از یک جزء ان
old line U دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
scepter U دارای قدرت واختیارات سلطنتی بودن
unipotent U دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
self enforcing U دارای قدرت تحمیل اراده خودبر دیگران
top drawer U دارای مقام یا اهمیت عالی قدرت عالیه
to piss off the wrong people <idiom> U آدمهای دارای نفوذ و قدرت زیاد را عصبانی کردن
abler U پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
ablest U پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
eurytopic U دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
able U پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
demon U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
demons U خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
referendums U حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
referendum U حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
blockbuster U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
referenda U حاکی از این که دارای قدرت و دستورات درمورد امر بخصوصی نیست ad-refrendum
blockbusters U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
throttles U پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
throttle U پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
throttled U پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
throttling U پت پت کردن عبور کم کم روغن یامایع
fluidic U مایع مانند جسم سیال یامایع
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
mace U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
beamrider U موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
maces U نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
boost rocket U موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
field allowance U فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
empowered U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
gyro pilot U سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
creativeness U قدرت خلاقه قدرت ابداع
fluidal U مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
marvelous [American] <adj.> U خارق العاده
prodigious <adj.> U خارق العاده
startling <adj.> U خارق العاده
strenuous U فوق العاده
stupendous <adj.> U خارق العاده
wonderful <adj.> U خارق العاده
rewardable U فوق العاده
fantastical U خارق العاده
wondrous <adj.> U خارق العاده
fantastic U خارق العاده
marvellous [British] <adj.> U خارق العاده
marvelous [American] <adj.> U فوق العاده
out of the ordinary U فوق العاده
admirable <adj.> U خارق العاده
amazing <adj.> U خارق العاده
astonishing <adj.> U خارق العاده
astounding <adj.> U خارق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U خارق العاده
admirable <adj.> U فوق العاده
terrific U فوق العاده
allowances U فوق العاده
remarkably U فوق العاده
wonderful <adj.> U فوق العاده
wondrous <adj.> U فوق العاده
ripsnorting U فوق العاده
extraordinary U فوق العاده
stupendous <adj.> U فوق العاده
startling <adj.> U فوق العاده
phenomenally U خارق العاده
amazing <adj.> U فوق العاده
astonishing <adj.> U فوق العاده
phenomenally U فوق العاده
phenomenal U خارق العاده
precious U فوق العاده
astounding <adj.> U فوق العاده
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.> U فوق العاده
marvellous [British] <adj.> U فوق العاده
phenomenal U فوق العاده
prodigious <adj.> U فوق العاده
rewarded U فوق العاده
rewards U فوق العاده
inestimable U فوق العاده
allowance U فوق العاده
reward U فوق العاده
singular U خارق العاده
singular U فوق العاده
extra special U فوق العاده
supernatural U فوق العاده
weirder U خارق العاده
weird U خارق العاده
nonpar <adj.> U خارق العاده
nonpar <adj.> U فوق العاده
weirdest U خارق العاده
metaphsical U خارق العاده
transnormal U فوق العاده
supersensitive U فوق العاده حساس
extraordinary meeting U نشست فوق العاده
supernaturally U بطور خارق العاده
supersubtle U فوق العاده فریف
supersubtlety U فرافت فوق العاده
special session U نشست فوق العاده
a terrific time U مدت فوق العاده
an outstanding time U مدت فوق العاده
ripsnorter U چیز فوق العاده
wonderfully U عجیبانه فوق العاده
overrider U حق دلالی فوق العاده
extreme values U ارزشهای فوق العاده
extra charge U هزینه فوق العاده
envoy extraordiinary U نماینده فوق العاده
extra- U فوق العاده اضافی
extras U فوق العاده اضافی
emergency ration U جیره فوق العاده
overhelming U زیاد فوق العاده
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
extraordinarily U بطور فوق العاده
wonderfully well U فوق العاده خوب
envoy extraordiinary U فرستاده فوق العاده
overactive U فوق العاده فعال
whizzbang U ممتاز خارق العاده
extremely high U فوق العاده زیاد
fitting allowance U فوق العاده مناسب
freezing U فوق العاده سرد
thaumaturgic U خارق العاده سحر
thaumaturgy U کار خارق العاده
unusually U بطور فوق العاده
monstrous cruelly U بیرحمی فوق العاده
enormously U فوق العاده زیاد
special session U جلسه فوق العاده
flight pay U فوق العاده پرواز
whizbang U ممتاز خارق العاده
rarely U بطور فوق العاده
breakneck U فوق العاده خطرناک
combat pay U فوق العاده جنگی
ice-cold U فوق العاده سرد
ice cold U فوق العاده سرد
rarely beautiful U استثنائی یافوق العاده
combat pay U فوق العاده رزمی
emergency U فوق العاده اضطراری
jitters U عصبانیت فوق العاده
invaluable U فوق العاده گرانبها
ambasador extraordinary U سفیر فوق العاده
emergencies U فوق العاده اضطراری
extra U فوق العاده اضافی
emolument U حق الزحمه فوق العاده
aviation pay U فوق العاده پرواز
emoluments U حق الزحمه فوق العاده
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
forcemajeure U حادثه فوق العاده یا غیرمترقبه
She eats extraordinary quantities. U او [زن] مقدار فوق العاده ای را می خورد.
allowance U فوق العاده و هزینهء سفر
allowances U فوق العاده و هزینهء سفر
he is no grat shakes U انقدرهاخوب یافوق العاده نیست
unco U غیر عادی خارق العاده
ultrahigh frequency U فرکانس فوق العاده زیاد
undercool U فوق العاده سرد کردن
thaumaturgic U مربوط به معجزه یا کارخارق العاده
it is unusually large U فوق العاده بزرگ است
costs an arm and a leg <idiom> U [فوق العاده پرخرج یا گران]
extraordinary general meeting U مجمع عمومی فوق العاده
set the world on fire <idiom> کاری فوق العاده انجام دادن
hyperirritability U حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
emergency U امر فوق العاده و غیره منتظره
wonder worker U ادم خارق العاده و صاحب کرامت
emergencies U امر فوق العاده و غیره منتظره
emergence U امر فوق العاده و غیره منتظره
Recent search history Forum search
1حرف زوری به انگلیسی
1argan
1extraordinary
1offshoring
1تاندانسیو
1پرو سویت یعنی چه؟ در مقاله ای از آل احمد آمده درباره صادق هدایت
1veterans
1Bravetown
2معنی اسم تیتان چیست؟
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com